| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
هزینه های اولیه استارتاپ را به چه مواردی تخصیص بدهیم؟
مهدی زارع سریزدی
هزینههای اولیهی استارتاپ باید با دقت و برنامهریزی کامل انجام شوند چرا که سرمایهی این شرکتها در ابتدا محدود بوده و فرصت اشتباه به موسسان نمیدهد.
بوتاسترپینگ یکی از بهترین و کارآمدترین روشهای سرمایهگذاری استارتاپ در روزهای اولیهی تاسیس است. البته این راهکار دشوارترین روش نیز محسوب میشود چرا که منابع مالی، زمان، تیم، نیروی انسانی و بسیاری منابع در آن بسیار محدود هستند. بوتاسترپینگ اعتبار موسس و کنترل او روی استارتاپ را نیز افزایش میدهد؛ چرا که بدون وجود سرمایهگذاران یا مدیران بالادستی، بهتنهایی تصمیمگیری میکند.
بوتاسترپینگ بهمعنای راهاندازی استارتاپ با سرمایهی شخصی و حداقل هزینهها است
نکتهی اساسی در زمانی که سرمایهی اولیهی استارتاپ کم است یا به روش بوتاسترپینگ کار میکند، انتخاب زمینهی مناسب برای هزینه کردن سرمایه است. چرا که در این سبک از مدیریت استارتاپ اگر هزینهها به درستی انتخاب نشوند، ممکن است موسس استارتاپ سرمایه را در مسائلی بیاهمیت هزینه کند و از سرمایهگذاری در بخشهای با بازدهی بلندمدت غافل شود. در ادامهی این مطلب زومیت به بررسی چهار زمینهای میپردازیم که موسسان استارتاپ باید سرمایهی خود را در آنها هزینه کنند.
ابزارهای مناسب
استارتاپ نیز مانند هر کسبوکار دیگر به ابزار مناسب احتیاج دارد. این ابزارها بسته به نوع شرکت میتواند نرمافزاری، سختافزاری یا ابزارهای تولیدی باشد. به هر حال ابزار مناسب علاوه بر تضمین کیفیت خوب محصول نهایی، افزایش بازدهی و کارایی و کاهش هدررفت منابع را به همراه خواهد داشت.
ابزار آلات
حتی اگر محصول شما یک سرویس باشد، ابزارهای مناسب برای آن حیاتی هستند. کیفیت ایدهی شما، همچنین مالکیت معنوی آن و تمایز شما از بازار همگی در راهاندازی استارتاپ مهم هستند؛ اما اگر بازدهی اجرای ایده مناسب نباشد، تمامی این موارد بیفاید خواهند بود.
همانطور که اشاره شد در هزینه کردن سرمایه باید دقت به خرج دهید. پس در انتخاب و خرید ابزارها نیز حساس باشید. خرید آخرین مدل ابزارها با بیشتری امکانات، برای استارتاپ مناسب نیست. باید به دنبال مواردی باشید که قطعا نیازهای شما را به بهترین نحو برطرف کنند. امکانات اضافه، بهمعنای هزینهی اضافه خواهند بود و شما را از هدف اولیه یعنی هزینه کردن هوشمندانه دور میکنند. در نهایت به این نکته توجه کنید که هر خرید در این مرحله، یک سرمایهگذاری است و قطعا باید سرمایهگذاری با بیشترین نرخ بازگشت را انتخاب کنید.
فضای کاری مناسب
موسسان و کارمندان شرکتهای نوپا بسیار بیشتر از رقبای باسابقهی خود در محیط کار میمانند. آنها وظایف و کارهای زیاد و زمان کمی برای انجام آنها دارند. در نتیجه در قدم اول باید به دنبال محل کاری راحت و ترجیحا جذاب باشید. البته محیط کار استارتاپ نباید آنچنان لوکس بوده یا تصویری بسیار بزرگتر از وضعیت کنونی استارتاپ را نشان دهد. همین که شما و همکاران از کار در آنجا راضی باشید، به هدف اولیه رسیدهاید.
راحتی محل کار مهمتر از زیبایی و لوکس بودن آن است
علاوه بر انتخاب محل، وسایل دفتر کار نیز باید با دقت انتخاب شوند. میز، صندلی، نورپردازی، کمد و مواردی از این دست باید به بهترین نحو گزینش شوند تا فضایی ارگونومیک برای کارمندان ایجاد شود. نکتهی حیاتی در این بخش این است که به دنبال جلب توجه دیگران نباشید. محیط کاری هزینهای است که به راحتی میتواند شما را گرفتار کند و بخش عظیمی از سرمایه را ببلعد. تنها زمانی که استارتاپ شما ارتباطات متعددی با افراد بیرون داشته و نیاز به جلسات متعدد داشته باشید، میتوان محیط کار را کمی لوکستر و گرانتر انتخاب کرد.
موارد تاثیرگذار روی مشتری
این بخش به طور خلاصه مشخص میکند که سرمایهی استارتاپ در تمام موارد باید در جایی هزینه شود که روی مشتری تاثیر میگذارد. بهعنوان مثال افزایش انگیزهی تیم نیز روی محصول نهایی و در نهایت روی مشتری تاثیر میگذارد؛ پس در این دستهبندی قرار میگیرد. همیشه پیش از تصمیم برای هر هزینهی جدید، این سوال را از خود بپرسید: «آیا روی تجربهی مشتری تاثیر میگذارد؟»
اگر پاسخ سوال بالا مثبت بود، مراحل بعدی آسان خواهند شد. باید بازگشت این سرمایهی جدید را برای خودتان مشخص کنید. به بیان دیگر پس از رسیدن محصول به مراحل اولیه، هرگونه هزینهی جدید برای بهبود آن باید به سود مشتری باشد تا در نهایت سود شما را نیز افزایش دهد. در غیر این صورت شما در حال خرج کردن بیدلیل سرمایه هستید که برای هیچ استارتاپی خوب نیست.
مدیریت تیم
همهی کارشناسان کسبوکار در اهمیت تیم برای رشد استارتاپ همعقیده هستند. شما هرچقدر هم که فردی سختکوش و باانگیزه باشید، در ادامهی مسیر به کمک نیاز خواهید داشت. این کمک میتواند به شکل استخدام نیروهای آزادکار یا نیروهای ثابت باشد. به هر حال این هزینه، بخشی است که باید با دقت به آن پرداخته شود.
باارزشترین سرمایهگذاری استارتاپ روی اعضای تیم انجام میشود
اکثر موسسان استارتاپ تجربهی استخدام دیرهنگام نیرو را دارند. آنها با تصور صرفهجویی، زمان استخدام را عقب انداختهاند و در نهایت سرعت رشد خود را نیز کاهش دادهاند. در نتیجه انتخاب زمان صحیح برای جذب نیرو از چالشهای اساسی شما خواهد بود. استخدام نباید در زمانی انجام شود که سرتان شلوغ است؛ چرا که یک موسس استارتاپ همیشه کارهای زیادی برای انجام دارد. در مقابل بهترین زمان وقتی است که نیاز به انجام وظیفهای هست و شما مهارت کافی برای انجام آن را ندارید. مدیر فروش، برنامهنویس، مدیر امور مالی و مواردی از این دست، قطعا جزو نیازهای اولیهی شما خواهند بود. فراموش نکنید که نیروی کاری مناسب، بهترین سرمایهگذاری برای استارتاپ است.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
شرایط لازم برای جلب سرمایه گذار در صنعت گردشگری:
حوزه فعالیتهای مربوط به گردشگری بسیار گسترده است و ورود به هر یک از عرصه های آن مستلزم شرایط متفاوتی از لحاظ میزان سرمایه مورد نیاز، نیروی انسانی، دوره مورد انتظار برای بازده اقتصادی و میزان ریسکپذیری سرمایه گذاران می باشد. بنابراین با توجه به شرایط، اهداف و امکانات هر یک از علاقه مندان، باید استراتژی مناسبی برای نحوه ورود و نوع فعالیت مناسب در کوتاه و بلند مدت برای آنها طراحی گردد.
در این راستا نقش دولت در نحوه ورود و فعالیت موفقیت آمیز بخش خصوصی بسیار تعیین کننده است. چرا که اگر شرایط مناسب و واقع گرایانهای بر این فعالیت حاکم نباشد، امکان شکست سرمایه گذاریها و ایجاد دلسردی در میان سایر صاحبان سرمایه وجود خواهد داشت. بنابراین به نظر میرسد موارد زیر از سوی دولت باید لحاظ گردد:
رصد مداوم شرایط حاکم بر بخش گردشگری و تلاش برای ایجاد ثبات در بخش و ارائه اطلاعات شفاف و دقیق در این خصوص به جامعه
انجام مطالعات دقیق و شناسایی فرصتهای سرمایه گذاری در نقاط مختلف کشور
تولید بستههای سرمایه گذاری حاوی اطلاعات لازم از پروژههای مورد نظر برای
سرمایه گذاری شامل : مشخصات جغرافیای، وضعیت زیرساختها، شرایط بازار و ارزیابی اقتصادی
به کارگیری اعتبارات دولتی به عنوان مکمل سرمایههای خصوصی برای ایجاد زیرساختهای مورد نیاز. البته در چارچوب اهداف تعیین شده برای توسعه گردشگری در گستره جغرافیایی کشور بویژه با هدف متنوع سازی مقاصد سفر.
تلاش برای تسهیل مراحل اخذ مجوزهای لازم از مراجع قانونی.
تسهیل اعطای وامهای بانکی با نرخ بهره پایین برای نوسازی تاسیسات گردشگری
همدلی و همراهی با سرمایه گذاران در مراحل اجرایی سرمایه گذاری و تلاش برای کاهش حواشی و درگیریهای اداری.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
راهکار ایجاد انگیزه دائمی در کارکنان
نیروی انسانی، موتور محرک سازمان هاست و با استفاده صحیح از این منبع ارزشمند می توان بازدهی سازمان را به مراتب افزایش داد. سوخت این موتور محرک چیزی جز افزایش انگیزه کارکنان نیست.
برای مثال فرض کنید که فردی را برای مدیریت شبکه های اجتماعی استخدام می کنید. این کار کمی کسل کننده بوده و تنها کافی است چند تصویر و نوشته از سایت های مختلف جمع آوری کرده و در شبکه های اجتماعی بارگذاری کرد. همین عامل ممکن است باعث کاهش انگیزه فرد شود، در این صورت شما به عنوان مدیر برای افزایش انگیزه او چه کار خواهید کرد؟
شاید پاسخ شما وعده افزایش حقوق باشد اما اینکار در روحیه کارمند تاثیر چندانی نخواهد داشت؛ چون خود او می داند که تخصص خاصی ندارد و نمی تواند بیش از مقدار مشخصی دستمزد بگیرد.
افزایش انگیزه کارکنان تنها در پاداش های مالی، امنیت شغلی یا مرخصی های مستمر خلاصه نمی شود. این موارد می تواند از کم شدن انگیزه کارمند جلوگیری کند اما تنها با ایجاد یک چشم انداز روشن از آینده می توان انگیزه کارکنان را به صورت پیوسته افزایش داد.
رهبران بزرگ به خوبی می دانند که با ترسیم تصویری از آینده سازمان و موفقیت هایی که در این مسیر در انتظار کارکنان است، اشتیاق آنها را برای کار چند برابر می کنند.
برای انگیزه دادن به مسئول شبکه های اجتماعی نباید به او وعده غیر واقعی افزایش حقوق داده یا او را تهدید کنید که در صورت عدم جذب مخاطب کافی از کار اخراج می شود. در عوض با روشن ساختن اهمیت حضور سازمان در رسانه های اجتماعی، نقش وی در استراتژی کلان شرکت را توضیح دهید.
برای مثال اگر یک فروشگاه دارید و برای اطلاع رسانی تخفیف ها و آفرهای ویژه از رسانه های اجتماعی استفاده می کنید، برای این کارمند تاثیر حضور در این شبکه ها بر فروش کلی شرکت و جذب مشتریان بیشتر را توضیح دهید.
اکثر افراد شاغل در یک سازمان می دانند چه نقشی را برعهده دارند اما نکته مهم آگاهی از چگونگی قرار گرفتن این نقش ها در کنار یکدیگر و ترسیم تصویر بزرگتر است.
کارکنانی که نقش خود در موفقیت شرکت را درک نمیکنند، به احتمال زیاد از لحاظ احساسی ارتباطی با شرکت برقرار نمیکنند. از اینرو شما باید به آنان دلیل حضورشان در سازمان و تاثیرشان بر دستیابی به اهداف را توضیح دهید؛ بدین ترتیب کارکنان احساس می کنند در موفقیت کلی گروه نقش داشته و با جدیت بیشتری کار خواهند کرد.
در پایان باید گفت که همه کارکنان از بالاترین تا پایین ترین سطح، باید مطمئن شوند که تلاشهایشان در استراتژی گسترده تر شرکت نقش خواهد داشت.
منبع : INC
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
تراژدی خفگی در کوچه بن بست در شهری پر از آزادراه
بگذارید با یکی دو مثال آزاردهنده شروع کنم
اینفوسیس یک شرکت هندی گمنام در سال 1981 و تنها با شش کارمند تاسیس شد. امروز که این مطلب را در انتهای سال 2016 برای شما می نویسم 190 هزار کارمند از 129 کشور دارد! جزو 8 شرکتبرترخدماتفناوریاطلاعات دنیاست. درآمدی حدود 10 میلیارد دلار دارد و از طریق شش بازار سهام مختلف در دنیا تامین مالی می کند! تصورش را بکنید این شرکت توانسته است از 129 کشور دنیا، سرمایه انسانی جذب کند.
کشوری هست که در آن فوتبال ورزش اول نیست. هیچکس این کشور را به فوتبال نمی شناسد. اما بیشترین توپ های دست دوز درجه اول فوتبال دنیا را این کشور تولید می کند. رونالد و مسی هر دو پاهایشان با توپ های ساخت این کشور معجزه می کنند. این کشور یاد گرفته است که با دنیا کار کند. فوروارد اسپورتز از کشور پاکستان آموخته است که با اکثر شرکت های معروف دنیا از جمله آدیداس کار کند.
این دو مثال را زدم که فکر نکنید فقط کشورهای پیشرفته جهانی عمل می کنند. جهان، جهانی شده است. این جمله یعنی چه؟ سرمایه، محصولات، خدمات، ایده ها، نیروی انسانی و دانش فنی از مرزها عبور می کنند. حتی کشاورزی هم دیگر بین المللی شده است. چین، کره و برخی کشورهای عربی در سرزمین خود کشاورزی نمی کنند.
اما متاسفانه ایران نه بواسطه تحریم های اقتصادی بلکه به واسطه محدودیت های ذهنی، در کوچه بن بست گیر افتاده است. ایران پر از پتانسیل های جهانی است اما این پتانسیل ها جهانی نشده است.
چرا می گویم محدودیت های ذهنی؟ بگذارید برای شما مثال دیگری بزنم: فکر می کنید که رییس کل بانک مرکزی انگلستان از چه کشوری است؟ خوب بدیهی است که چنین پستی را به هیچ کس جز یک انگلیسی نمی دهند اما ریاست کل بانک مرکزی این کشور را به یک اجنبی سپرده اند: یک کانادایی. دقت کنید ما داریم راجع به انگلستان صحبت می کنیم. کشوری که مهد صنعت مالی و همچنان پیشرو جهان در صنعت مالی و بانکداری است. آنها آموخته اند که باید جهانی عمل کنند. حالا این رفتار را مقایسه کنید با استخدام یک مربی خارجی برای یکی از تیم های ورزشی ما. مثلا فکرش را بکنید که بخواهند مدیر عامل ایران خودرو را یک خارجی بگذارند. اگر رییس جمهور استیضاح نشود حتما وزیر صنعت استیضاح می شود.
خب بلافاصله به ذهن ما می رسد که دولت باید کاری کند که کشور ما نیز بین المللی و جهانی عمل کند. دولت ناتوان تر و گرفتارتر از آن است که بتواند چنین کند. بهترین راهکار آن است که تک تک ما و سازمان ها و شرکت ها مسیر جهانی شدن را طی کنند.
تجویز راهبردی
برای شروع در سطح فرد چند توصیه کلیدی دارم: در شبکه های اجتماعی مانند لینکدین به افراد خارج از کشور وصل شوید. خود را از دایره تنگ رفقای محلی و بومی برهانید. یک زبان خارجی بیاموزید. فرهنگ، آداب و رسوم یک کشور خارجی را مطالعه کنید. هر ماه یک روز یک روزنامه خارجی مطالعه کنید.
به این فکر کنید در هر رشته ای که هستید چگونه می توانید هنر/توانمندی خود را در یک بازار خارجی عرضه کنید.
میزبان توریست های خارجی شوید آن ها را به یک عصرانه یا شام دعوت کنید.
شاید یکی از زیباترین شعرهایی که خوانده ام این شعر از ايرج جنتي عطايي باشد (شما هم با دقت بخوانید):
میون این همه کوچه که به هم پیوسته. کوچه قدیمی ما کوچه بن بسته
توی این کوچه به دنیا اومدیم. توی این کوچه داریم پا میگیریم
یه روز هم مثل پدربزرگ باید. تو همین کوچه بن بست بمیریم
اما ما عاشق رودیم مگه نه؟ نمیتونیم پشت دیوار بمونیم
ما یه عمره تشنه بودیم، مگه نه؟ نباید آیه حسرت بخونیم .
خداوند نیز نگران این است که ما در کوچه بن بست بمانیم و بمیریم از این رو گفته است: بروید و در زمین خداوند سیر کنید!
دکتر مجتبی لشکربلوکی
چگونه هزينه شركت را كنترل كنيم
فشارهاي فعلي بر بسياري از صنايع ايران به ويژه تهديداتي كه از طرف شركتهاي چيني و امثالهم به بخشهايي از بازارهاي ما وارد شده است ميتواند درس آموزندهاي براي توليدكنندگان ايراني باشد.
به زعم بسياري از كارشناسان عمدهترين دليل ضعف توليدكنندگان ايراني بالا بودن هزينههاي توليد يا همان بهاي تمام شده محصولات ميباشد.
اين در حالي است كه در كشور ما منابع توليد مثل نيروي انساني و انرژي بسيار ارزانتر از بسياري از كشورهاي رقيب است.
يكي از دلايل اصلي اين ضعف ميتواند ناشي از عدم استفاده از روشهاي علمي و تجارب شركتهاي رقيب در زمينه توليد، توزيع، فروش، تبليغات و امثال آن باشد.
بنابراين با پيروي از تجارب ديگر شركتهاي موفق دنيا و به كارگيري روشهاي علمي و تجربه شده در زمينه كاهش هزينهها و همزمان افزايش كيفيت محصولات ميتوان شركتها و سازمانها را در آستانه پيوستن ايران به سازمان تجارت جهاني آماده رقابتپذيري كرد و بقا و موفقيت آنها را تضمين كرد.
شركتها و سازمانها، فرآيندهايي را براي مديريت هزينه طراحي ميكنند. در ابتداي هر فرآيندي بايد در مورد اينكه چه هزينههايي و چقدر بايد كاهش يابند، از كجا بايد شروع كرد و كجا بيشترين توان را براي كاهش هزينه دارد، تصميمگيري كرد.
پس از اينكه مشخص شد چه هزينههايي را بايد كاهش داد و هدف مورد نظر تعيين شد، نوبت به تعيين ابزارهايي كه به اين امر كمك ميكنند ميرسد كه ميتواند شامل تجزيه و تحليل ارزش سربار، مهندسي مجدد فرآيند، الگوبرداري (Benchmarking)، مديريت زنجيره تامين، واگذاري امور به پيمانكاران (Outsourcing) و غيره باشد.
بعد از اجراي اين روشها بايد نتايج به دست آمده را با استفاده از معيارهاي تعيين شده ارزيابي و آن را با هدف مورد نظر تطبيق داد. با دريافت بازخورد بايد نسبت به اصلاح روشها يا معيارها اقدام كرد.
در هر سازماني تصميمات مربوط به كاهش هزينهها بايد براساس شناخت و درك عميق از تمام مراحل توليد محصول، از طراحي محصول گرفته تا فروش و خدمات پس از فروش باشد. مديران بايد هزينههايي كه خلق ارزش ميكنند و همچنين هزينههايي را كه هيچ ارزشي نميآفرينند، شناسايي كنند.
با اينكه هيچ روش و الگوي مشخصي كه براي همه شركتها كاربرد يكساني داشته باشد وجود ندارد اما هر شركتي ميتواند بنا به موقعيت و شرايط خود، روشي براي كاهش هزينه را انتخاب كند و با اجرايي كردن آنها، هزينههاي خود را كنترل و كاهش دهد و از اين طريق به بقا و سودآوري بيشتر خود كمك كند:
كاهش هزينههاي نيروي انساني
به طور كلي، حقوق و دستمزد مهمترين بخش از صورت سود و زيان يك شركت را تشكيل ميدهد و براي بسياري از شركتها بهترين نقطه براي شروع كاهش هزينهها است. اما بايد قبل از كاهش هزينههاي مربوط به حقوق و دستمزد اين نكته را مدنظر قرار داد كه با اخراج يك كارمند لزوما كاهش هزينهها اتفاق نميافتد.
اخراج نيروها هزينهزا ميباشد و ممكن است بحث پرداختهاي بازخريدي و بيمه بيكاري مطرح شود. شركتها با كاهش نيروي انساني، احتمالا در آينده با هزينههاي آموزش نيروهاي تازه استخدام شده مواجه خواهند شد و اين هزينهها بعضي مواقع از صرفهجويي ناشي از تعديل نيرو فراتر خواهد رفت. از طرفي، كاهش نيرو هزينه مذاكرات و توافق با اتحاديه كارگري را نيز افزايش ميدهد. بنابراين لازم است قبل از تعديل نيرو تمام اين موارد به دقت بررسي شود.
به همين دليل، بعضي از شركتها براي كاهش هزينهها، به جاي سياست اخراج نيروها از ساير روشها استفاده ميكنند يا اينكه با بررسي دقيق شرايط، همواره آن را با ساير روشها به كار ميگيرند.
از نظر بسياري از شركتها اخراج نيروها باعث هزينههايي همچون جذب مجدد نيرو و آموزش آنها، حق سنوات خدمت، جبران خسارات ناشي از دعاوي حقوقي كارگران اخراج شده، از بين رفتن اعتماد به مديريت، عدم دستيابي به نيروي كار ماهر در وضعيت رونق اقتصادي، كاهش كارآيي نيروهاي بازمانده و ريسكگريزي و منفينگري آنان راجع به مديريت و شركت خواهد شد.
اما بالعكس، برنامه كاهش ساير هزينهها باعث وفاداري و فعالتر شدن نيروها، افزايش رضايتمندي مشتري، بهبود بهرهوري نيروي كار و تعهد كاري آنان خواهد شد.
لذا، ضروري است قبل از تعديل نيرو، پيامدهاي آن به دقت مورد بررسي قرار گيرد. اخراج نيروها بهترين گزينه براي كاهش هزينهها نيست و اجراي آن حتي از طريق يك برنامه هماهنگ و با ثبات نيز همواره عملكرد مطلوبي براي شركتها به همراه ندارد.
اما اگر تصميم مديران راجع به كاهش نيروي انساني تنها با هدف كاهش هزينه نباشد، بلكه در راستاي برنامه راهبردي شركت باشد ميتواند مطلوب باشد و بر ارزش شركت و قيمت سهام آن ميافزايد. هر گونه اخراج نيرو در راستاي برنامههاي كوتاهمدت خسارات قابل ملاحظهاي به شركتها وارد ميكند.
باوجود اين، اگر سطح درآمد شركت شما شديدا كاهش پيدا كند و ناچار به اجراي برنامه تعديل نيرو شويد، بايد از روشهايي استفاده كنيد تا هم هزينههاي جانبي آن كاهش يابد و هم پذيرش آن توسط كاركنان قابل قبولتر باشد. در مطالب بعدي روشهايي معرفي ميشود كه ميتواند در راستاي تعديل نيرو يا كاهش هزينههاي نيروي انساني- نه لزوما اخراج نيروها- به كار گرفته شود.
كتاب مدير- تاليف تيمور آقايي
انتشارات كتاب طلايي جامع